نمیدونم چی کشیده بودید که گفتید " اللهم عجل وفاتی "
"مادر " نمیدونم چی کشیدی تو اون کوچه ی لعنتی ؛
نمیدونم وقتی زمین خوردی کی رو صدا زدی ...
نمیدونم وقتی روی ماهت رو سیلی زدن ، امام حسن چی کشید .
نمیدونم حسنین و حضرت زینب اون شب که غریبونه دفن شدی چی کشیدن .
نمیدونم مولا وقتی بدون فاطمه ش برگشت تو اون خونه و چشمش به درب افتاد چی کشید ...
اصلأ من هیچی نمیدونم از ماجرای شهادتت بانو ولی یه چیزی رو خیلی خوب میدونم !
اونم اینه که هرسال ایام فاطمیه که میشه قلب تموم بچه شیعه های عالم میسوزه .
"مادر" تموم ِ هستی قلب سوخته ی مارو خودتون آروم کنید آخه داغتون خیلی کمر شکن ِ
این داغ تا اومدن منقم واقعی رو قلب ما بچه شیعه ها سنگینی میکنه و میسوزونه ...
اللهم عجل فی فرج مولانا صاحب العصر و الزمان
............................................................
پ.ن.1 : آجرک الله یا بقیه الله الاعظم (عج )
پ.ن.2 : از وقتی عروس سادات شدم با یه حس دیگه ای خانوم فاطمه رو "مادر " صدا می کنم ...
پ.ن.3 : خدا کنه لایق این همه لطف خدای متعال باشم .
پ.ن.4 : دعامون کنید تو لحظه های دلدادگی تون . // یا علی و یا حق